روزهای مه آلود قفقاز
در طی هفته های گذشته، از پایان جنگ دوم قره باغ تا کنون، منازعات لفظی بین ایران و جمهوری آذربایجان علی رغم دفاع مقامات ایرانی از اقدامات نظامی باکو در بازپس گیری مناطق اشغال شده طی جنگ اول قره باغ، تشدید شد. جمهوری آذربایجان برخلاف تعهد بین المللی خود در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر ضمن وارد کردن نیروهای نظامی ترکیه در جریان یک رزمایش به این دریا باعث نگرانی و ناراحتی طرف ایرانی شد که در ادامه واکنش امام جمعه اردبیل را برانگیخت.
این رفتار باعث شد تا نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران با برگزاری دو رزمایش در جدار مرزی ارس نسبت به این رفتار واکنش نشان دهند؛ اما همسایه شمالی ایران با حمایت ترکیه هر بار با فاصله اندکی درصدد پاسخگویی نظامی برای آن برآمد و موضوع برگزاری رزمایش های مشترک این دو کشور با هم و در برخی مواقع با همراهی پاکستان تاکنون ادامه دارد.
در این بین ادعاهای واهی مقامات دولتی جمهوری آذربایجان به حمایت های ایران از ارمنستان علی رغم اعترافات صحیح آنها طی جنگ دوم قره باغ بر نقش ایران در حمایت از اتباع آذری در موضوع محاصره زنگیلان و مسدود کردن تمام راه های زمینی و هوایی برای ممانعت از انتقال تجهیزات نظامی به ارمنستان در حین جنگ، بارها از طریق رسانه های وابسته به باکو پخش شد.
درادامه جریانات دیپلماتیک پس از جنگ ۴۴ روزه ۲۰۲۰ قفقاز جنوبی مسایل جدید و زیاده خواهانه دیگری از سوی دولت جمهوری آذربایجان مطرح شد که واکنش های ایران را در پی داشت. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان در اعتراف اخیر خود بیان کرد که من اصطلاح « دالان زنگزور » را وارد دائره المعارف دیپلماتیک دنیا کردم و این موضوع علی رغم توافقات آتش بس ایجاد شده با ابتکار طرف روسی است.
واقعیت این است که الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان هیچ اراده و برنامه ای برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی نداشت و وقایع طول جنگ نشان داد همچنان در بازپس گیری این منطقه برای او تردید وجود دارد چرا که پیمان آتش بس در هشت کیلومتری خان کندی منعقد و جنگ پایان یافت. اما علت دست زدن او به این کار برای همه روشن است؛ او نیاز به بقا در بدنه دولت جمهوری آذربایجان داشت.
شخصیت ضعیف وی که در گذشته برای دولت پدرش حاشیه های پر بحثی در ترکیه ایجاد کرد، افشای اسناد فساد مالی خانواده اش توسط اسناد پاندورا، موروثی شدن ریاست جمهوری در آذربایجان، فشارهای حقوق بشری ایالات متحده، انتقاد سازمان های بین المللی از فضای سیاسی و آزادی های دمکراتیک و… همگی موجب شد تا حامیان وی از ترکیه و انگلیس و صهیونیست ها به فکر تثبیت و افزایش محبوبیت او در افکار عمومی داخلی بیفتند و این امر موجب شکل گیری زمینه های جنگ دوم قره باغ شد.
نقش آفرینی و حمایت ترکیه و رژیم اشغالگر قدس از علی اف با حساس کردن ایران نسبت به تحولات قفقاز با موضع گیری دستگاه دیپلماسی این کشور پس از سال ها سکوت همراه شد. این امر برای صهیونیست ها بسیار جذاب و زمینه ساز آزارهای روانی علیه ایرانی ها شد. برندا شیفر از طرفداران تئوری تجزیه ایران در ادامه پیشبرد برنامه های عملیات روانی سفیر این رژیم در باکو، صبحانه کاری اش را در کنار پل خداآفرین واقع در مرز ایران و جمهوری آذربایجان خورد. چهره های افراطی قوم گرای مجلس آذربایجان و اپوزیسیون تجزیه طلب ایران از گوشه و کنار برای گرفتن عکس به این بخش از ارس سرازیر شدند. در نهایت نیز مجلس جمهوری آذربایجان در اقدامی هماهنگ با صهیونیست ها و ترک ها به تعیین سفیر در اراضی اشغالی فلسطین اقدام کرد.
اما باکو از یک مورد غفلت کرد. ترک ها به دلیل جایگاه منطقه ای خود شاید بتوانند در برابر بسیاری از سیاست های صهیونیست ها ایستادگی کرده و فعالیت های خود را بر اساس مصالح ملی شان تعلیق کنند اما آذری ها هرگز توان چنین واکنشی را نخواهند داشت؛ چرا که با نقشه های صهیونیستی در بدترین شرایط تنش زای قفقاز جنوبی قرار گرفته و ناچار از ادامه بازی های تل آویو تا آخرین مرحله است.
باکو به سمت بازی ای غمبار در آینده ای مه آلود علیه کشورهای همسایه خود می رود که به تازگی یک بازیگر فرامنطقه ای به نام هند نیز علیه آن به کمک ارمنستان آمده است. روزهای آینده قفقاز مه آلود است و اسب های قشون آذری های قفقاز با سوارانی که در سراشیبی دره های سقوط به شتاب جلو می روند یکه تازی می کنند.