منوی دسته بندی

سبد خرید شما خالی است.

در نشست “قفقاز، جغرافیای صلح و همزیستی مسالمت آمیز” مطرح شد؛ دیدگاهمان در قفقاز بر مبنای برد-برد باشد

نشست “قفقاز، جغرافیای صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز” به بررسی بایسته‌های تاثیرگذار بر معادلات در قفقاز پرداخت و سیاست خارجی ایران در این منطقه بررسی شد.

روز گذشته نشست “قفقاز، جغرافیای صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز” توسط “اندیشکده ترند” هدف بررسی منطقه قفقاز و سیاست خارجی ایران در این منطقه برگزار شد.

شاهد نوعی فقدان اراده سیاسی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان هستیم

محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان در این نشست با تمرکز بر بایسته‌های امنیتی منطقه قفقاز گفت: این منطقه که دارای 3 کشور گرجستان، ارمنستان و آذربایجان است با دلایلی که عرض می‌کنم استعداد التهاب و چالش دارد و می‌تواند تهدیدی برای منطقه پیرامونی خود باشد.

وی افزود: اول، وجود سه دین در این منطقه، اسلام، مسیحیت و ارمنی. این تضادها مسئله‌ای است که در منطقه می‌تواند منجر به التهاب شود. دوم، تضادهای قومی، قوم آذری، گرجی و ارمنی که اینها اشتراکات کمتر و تضادهای بیشتری با هم دارند. چیدمان موقعیتی آنان مهم است. ارمنستان بین ترکیه و جمهوری آذربایجان قرار دارد و همیشه نگران ترکیه و آذربایجان است و به همین دلیل باید با قدرت‌های منطقه مثل ایران، روسیه و قدرت‌های فرامنطقه‌ای مثل آمریکا و اروپا در ارتباط باشد.

پاک آیین ادامه داد: گرجستان بین ارمنستان و روسیه قرار دارد و نگران روسیه و متحدش ارمنستان است. به همین دلیل علاقه مند به رابطه با کشورهای فرامنطقه ای است. آذربایجان دارای دوپارگی سرزمینی است و همیشه نگران است که نخجوان را از دست بدهد و به همین دلیل است که سراغ ترکیه ‌می‌رود.

سفیر سابق ایران با اشاره به جغرافیای منطقه اظهار کرد: مطلب بعدی محصور بودن در خشکی است. ارمنستان به دریا راه ندارد و شرایط بسیار سختی دارد. آذربایجان فقط به دریای خزر ارتباط دارد و یک دریای بسته است و تنها گرجستان است که به دریای سیاه ارتباط دارد و این حصار باعث می‌شود که آنان به قدرت‌های خارج از منطقه توجه کنند.

وی با اشاره به اختلافات تاریخی در این منطقه ادامه داد: بحث بعدی اختلافات تاریخی و ادعاهای مرزی است که می‌تواند منشا مناقشه باشد. اختلافاتی که ناشی از مرزهای شوروی سابق است. بارزترین نمونه‌ آن را ما در مناقشه قره باغ می‌بینیم. در عین حال ارمنستان و آذربایجان بر سر قسمت‌هایی از نخجوان اختلافات مرزی دارد. ارمنستان به قسمت‌هایی از ترکیه و همچنین آذربایجان و گرجستان نظر دارد. این اختلافات مرزی می‌تواند در یک زمانی بروز پیدا کند و منجر به ناامنی شود.

پاک آیین افزود: همسایگی با قدرت‌های منطقه ای روسیه، ایران و ترکیه نیز باعث شده این نگرانی‌های منطقه‌ای کشورهای قفقاز را متمایل کند به سمت قدرت‌های فرامنطقه‌ای، و جمهوری آذربایجان قدرت‌هایی چون روسیه و ایران را می‌پندارد که همراه ارمنستان هستند؛ گرچه در رابطه با ایران این مسئله صدق نمی‌کند و لذا ترجیح می‌دهد برای ایجاد موازنه به طرف غرب برود. اختلافات گرجستان با روسیه باز باعث می‌شود که پای کشورهای فرامنطقه‌ای به منطقه باز شود.

سفیر سابق ایران در آذربایجان تصریح کرد: نکته‌ دیگر مساحت کم کشورهای قفقاز جنوبی است که این وسعت کم در کنار سایر عوامل آن‌ها را وابسته‌تر به قدرت‌های بزرگ در منطقه و فرامنطقه می‌کند. نکته بعد، رقابت در دریای خزر است که در دریای خزر به دلیل مشخص نبودن مرزها بین کشورها اختلافاتی به وجود آمده بر سر مالکیت بخشی از منابع انرژی در دریای خزر و این هم یک مسئله چالش زا است.

وی با اشاره به بحث آب در مناسبات کشورهای منطقه قفقاز گفت: بحث بعدی آب است. رود ارس، رود مشترکی است بین ایران، آذربایجان، ارمنستان و ترکیه که با توجه به مباحثی مثل کم آبی یا استفاده برخی از این کشورها از رود ارس این بحث به عنوان یک بحث جدی بین کشورها است.

پاک آیین ادامه داد: نقش رژیم صهیونیستی نقش مهمی است و آذربایجان به دلیل جنگ با ارمنستان با هدایت آمریکا، رژیم صهیونیستی را به عنوان شریک تسلیحاتی خودش انتخاب کرده است. این باعث شده که این رژیم در منطقه نفوذ پیدا کند. نکته مهمی که در رابطه با بحث اسرائیل مطرح است، تمرکز ما بر روابط آذربایجان و رژیم صهیونیستی باعث شده شاید از روابط اسرائیل با بقیه کشورهای منطقه غافل شویم. اخیراً سفر وزیر خارجه این رژیم به ترکیه را مشاهده کردیم. به طور پنهانی با ارمنستان ارتباط دارد. با گرجستان و به خصوص ترکیه روابطشان جدی شد. هدف اسرائیل هم تامین امنیت در منطقه نیست، هرکجا چالش در منطقه وجود داشته باشد، اسرائیل می‌تواند بیشتر حضور خودش را تثبیت کند. تا زمانی که جنگ قره باغ وجود داشته باشد، این کشورها به خصوص آذربایجان به خرید سلاح از اسرائیل می‌پردازند.

وی ضمن اشاره به بحث پان‌ترکی در منطقه گفت: بحث دیگر پان ترکی است که در جمهوری آذربایجان و ترکیه وجود دارد. گرچه پان‌ترک‌ها قدرت تغییر بنیادین در منطقه را ندارند، ولی به عنوان یک فاکتور مزاحم می‌توانند در مقاطعی می‌توانند به چالش‌هایی که وجود دارد، دامن زده و آن ها را تقویت کنند.

سفیر سابق ایران ادامه داد: بخش دیگر تروریسم است. حضور تکفیری‌ها در منطقه که از طرف ترکیه به صورت آشکار و پنهان حمایت می‌شود. بعد از جنگ اوکراین این مسئله تشدید شده است و توجه کشورهای مختلف را به راه‌های ترانزیتی جدید جلب کرده و شاهد این بودیم که ایران و روسیه به جمع بندی رسیدند که باید وارد این مقوله شوند. لذا بحث اوکراین هم این وضعیت را تشدید کرد. در عین حال قفقاز جنوبی در اولویت برنامه‌های آمریکا است، به دلیل رقابت با روسیه. حضور آمریکا و اروپا علت اصلی رقابت با روسیه است.

وی در خصوص نقش دیپلماسی در چنین منطقه‌ای و لزوم همکاری خاطر نشان کرد: این منطقه یک منطقه‌ای است با این مشخصات و هم به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی می‌تواند یک منطقه ملتهب باشد، باید چه کرد که ما بتوانیم این منطقه را امن نگه داریم. تبدیل رقابت به همکاری بسیار مهم است. کشورها باید در وهله اول به جای رقابت با یکدیگر به سوی همکاری حرکت کنند. لازمه این همکاری هم گفتگو است. تاکید بر اشتراکات و توجه به منطقه است. کشورهای قفقاز جنوبی باید به منطقه بازگردند و قدرت‌های منطقه‌ای نباید طوری رفتار کنند که کشورهای قفقاز جنوبی از منطقه فرار کنند.

پاک آیین ادامه داد: در ارتباط با ایران و منطقه قفقاز، باید بگویم که در مرحله اول آن چیزی که لازم است اراده سیاسی است؛ فقدان اراده سیاسی باعث خواهد شد که نه همکاری اقتصادی شکل بگیرد و نه تبادل فرهنگی. اراده سیاسی به معنی این است که ایران بپذیرد که ارتباط با کشور مقابل در جهت منافع اوست و باید منافع او را تامین کند. اراده سیاسی در سایه اعتمادسازی و اعتماد متقابل شکل می‌گیرد. ما در مرحله فعلی متاسفانه شاهد نوعی فقدان اراده سیاسی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان هستیم که یک بخشش به دلیل عدم وجود اعتماد در هر دو طرف است.

وی افزود: روابط ما با ارمنستان یک روابط همکاری توام با همسایگی است. ما به دنبال توازن و بی طرفی فعال بین آذربایجان و ارمنستان هستیم و بر اصول خود در این زمینه پافشاری می‌کنیم. این پافشاری به معنای حمایت از آذربایجان و ارمنستان نیست. باید این مسائل به صورت دیپلماتیک حل شود. منطقه قفقاز جنوبی یک میدان نظامی نیست، میدانی است که باید در آن کار دیپلماتیک به صورت فعال با توجه به اختلافات و تلاش برای رفع آنان صورت گیرد. ارتباط باید مستمر باشد. باید این مسائل از طریق گفتگو و مذاکره حل و فصل شود.

مدیریت رسانه‌ای در منطقه قفقاز کم اهمیت‌تر از حوزه دیپلماسی آن نیست

در ادامه محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه در مورد برخی رویکردهای داخلی به قفقاز گفت: تحولات دو دهه اخیر نشان می‌دهد که مباحث هویتی و رویکردهای ملی گرایانه در منطقه ما هنوز هم اهمیت حیاتی خودش را حفظ کرده است. نمونه آن ترکیه است. هسته اصلی اهمیت ملی گرایی ترکیه تاثیر عظیمی بر منطقه گذاشته است. بازتاب این را به نوعی دیگر هم در ارمنستان می‌بینیم. به یک شکل دیگر در قضیه تاتارها هم می‌توانیم شاهد این باشیم که این مباحث چقدر بازتاب‌های پیرامونی دارد.

وی افزود: این بحث وقتی به جمهوری آذربایجان می‌رسد می‌بینیم که یک بازیگری به نام ترکیه از یک خلا گفتمانی در منطقه استفاده می‌کند. تقابل این موضوع با رویکردهای سیاسی داخلی خود ما و تعاریفی که از امنیت داریم یک جاهایی دچار مشکل می‌شود. این همان جایی است که گاهی ندانسته یک تصوری ایجاد می‌کنیم که گویی هرگونه علقه فرهنگی، قومی و ملی گرایی یک تهدید امنیتی است و چون ما خودمان معرفت شناسی اسلام سیاسی شیعه محوری داریم، هرچیزی خارج از آن می‌تواند خطرناک باشد.

دستمالی تاکید کرد: باید از این رویکرد گذشت. باید این واقعیت را درک کرد که انسان‌ها علقه تاریخی و جغرافیایی دارند. ما باید تکلیف خود را بحث هویتی روشن کنیم. ما باید بدون ترس و نگرانی وارد این بحث شویم.

وی با اشاره به اختلافات ایران و آذربایجان و استفاده ترکیه از ملی گرایی خود در این اختلاف گفت: پیش از هر چیز ما باید دو کار بزرگ کنیم. اول اینکه باید برویم پشت آن میز و هرجور شده است وارد بازی شویم و بگوییم آقای ترکیه قبل از اینکه تو وارد این بازی شوی و در مورد همتباری و هم نژادی حرف بزنی، من سه دهه پیش با حیدر علی‌اف کار کردم و به ملتشان نفت دادم و با آنان پیوند داشتم. بنابراین این نیاز به یک پررویی خاصی دارد. چطور است که بعد از نشست‌های قره باغ که روسیه، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان باهم صحبت می‌کنند و ما از صحنه دور هستیم، بعد می‌خواهیم در تمام پیامدهایش طرف برنده باشیم. این نمی‌شود. باید در همان مقطع حضور داشته باشیم. باید سیاست و سناریوی آینده نگارانه داشته باشیم.

این کارشناس ترکیه در خصوص فعالیت رسانه‌ای و مدیریت آن در حوزه قفقاز اظهار کرد: مدیریت رسانه‌ای و مدیریت تبلیغاتی این حوزه کم اهمیت‌تر از حوزه دیپلماسی آن نیست. حوزه دیپلماسی دارد کار خودش را انجام می‌دهد، اما این حوزه تبلیغات و رسانه‌ای چون مدیریت نشده و چون آن همسایه ما در حوزه حکمرانی و سیاسی خیلی صاحب تجربه نیست و زود تحریک می‌شود، فضا از اختیار خارج می‌شود. آدم‌هایی که بنزین روی آتش پان‌ترکیسم می‌ریزند نباید اجازه داد که تبدیل به جریان شود. دستگاه دیپلماسی ما باید خیلی هوشیارانه‌تر به فکر این باشند و حتی تصور من این است که لازم است یک کمیته تشکیل شود.

ترتیب امنیتی خودجوش در قفقاز کمک کننده است

در ادامه رضا دهقانی، استاد دانشگاه با تمرکز بر چالش‌های ساختاری قفقاز گفت: واقعیت این است که یکسری چالش هایی که ما در قفقاز داریم، چالش های ساختاری است که باعث شده در روابطش با ما تاثیرگذار باشد و اجازه ندهد سطح روابط ما به یک سطح روابط راهبردی ارتقا پیدا کند. کشورهای قفقاز هنوز دنبال پروژه‌های تاریخی بازگردانی هویتی هستند و اغلب هم این پروژه‌های بازگردانی هویتی هم رویکرد توسعه طلبانه دارد.

وی ادامه داد: بحث بازگردانی هویتی، هم در ارمنستان هم در گرجستان و هم به مقدار زیادی در آذربایجان وجود دارد. این بازگردانی هویتی باعث شده که قلمروهای پان‌آذریسم، پان ترکیسم و پان ارمنیسم شکل بگیرد و به شدت هم دنبالش هستند. اینها حتی در مواقعی هم پوشانی دارند. ما باید یک فکری راجع به اینها کنیم.

دهقانی درباره دولت-ملت‌سازی در منطقه قفقاز اظهار داشت: مسئله بعدی که دامنگیر این کشورها است، مسئله این است که در قفقاز دولت-ملت سازی ناتمام مانده است. دولت-ملت سازی عالی ترین شکلش مبتنی بر حقوق و اراده جمعی است. اما در قفقاز و ترکیه دولت-ملت سازی مبتنی بر یگانگی زبان، نژاد و فرهنگ شده است نه اراده مشترک. این مسئله باعث شده که اصطکاک ایجاد شود و حتی پا را فراتر از ملی‌گرایی گذارند.

وی افزود: نکته دیگری که وجود دارد این است که روایت های مختلفی از مفهوم من آذری یا مفهوم من ارمنی و گرجی وجود دارد که این روایت ها بعضاً متعارض هستند. بنابراین من فکر می‌کنم وقتی می‌نشینیم با یک آذری صحبت کنیم اصلاً اشتباه است که بگوییم بیاییم روی نقاط اشتراک فرهنگیمان تاکید کنیم. زیرا آن مفهوم و روایتی که دارد، برساخته خودش است و متفاوت از ما است.

این استاد دانشگاه با اشاره به وجود نظم شوروی در این منطقه تصریح کرد: نکته دیگری که وجود دارد، شوروی ساقط شده اما نظم شوروی یاری به نظر من در قفقاز حاکم است. یک ساختار متصلب، موروثی و اقتدارگرا وجود دارد. هیچوقت نقش روسیه حذف نخواهد شد و ساختارها وابسته به آن هستند. نکته دیگری که در خصوص قفقاز وجود دارد، تعدد بازیگران است. اینکه ما بخواهیم بگوییم نه در قفقاز ما باید باشیم و روس‌ها و ترک ها نباشند، خیر در قفقاز چنین ساختاری نیست. در قفقاز ما بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای داریم که منافع آنان مختلف است. ما باید یاد بگیریم که در قفقاز بازیگری کنیم و نه تقابل. اگر تقابل کنیم منافعمان از بین خواهد رفت. جمله‌ای وجود دارد که می‌گوید اگر پشت میز مذاکره ننشستی، وسط میز تقیسمت می‌کنند. از میز مذاکره نباید گریزان باشیم. اینکه من مذاکره نمی‌کنم اشتباه است.

وی ادامه داد: مسئله دیگری که خیلی مهم است در بحث قفقاز، بحث امنیتی سازی روابط در این منطقه است. روابط در قفقاز چه دوجانبه و چه چندجانبه به طورکلی امنیتی شده است و شما روابط خیلی سیالی ندارید. این به شدت از حوزه و دریچه امنیتی بهش نگاه می‌کنند. بنابراین در روابط امنیتی سازی شده شما کار فرهنگی هم نمی‌توانید انجام دهید.

دهقانی در خصوص راه‌حل‌های مقابله با این چالش های ساختاری گفت: به نظر من آن چیزی که می‌تواند کمک کند در بحث قفقاز، ما باید کمک کنیم که ترتیب امنیتی خودجوش در قفقاز به وجود آید. بزرگترین معضل ما چه در خلیج فارس و چه در قفقاز این است که امنیت خریداری می‌شود و به آمریکا می‌گویند که بیا و امنیت ما را تضمین کن. این خیلی مسئله مهمی است. امنیت باید خودجوش باشد. سازمان امنیتی خودجوش باید در منطقه شکل بگیرد. همچنین در کنار دیپلماسی رسمی باید دیپلماسی غیر رسمی و مردمی هم باشد. روابط غیر رسمی را باید از حوزه اقتصاد شروع کرد. دیپلماسی کالایی باید تشویق شود. این چیزها باعث ماندگاری می‌شود.

ما باید دیدگاهمان در منطقه برد-برد باشد

در این نشست همچنین محمدعلی نجاری، رئیس اتاق ایران در جمهوری آذربایجان و عضو اتاق بازرگانی شهر تبریز سخنانی را درباره روابط اقتصادی در منطقه ایراد کرد.

وی گفت: در رابطه با منطقه‌ای صحبت می‌کنیم که این منطقه برای ما بود. بخشی از سرزمین ما بوده و در اثر بی کفایتی شاهان ما به هر دلیلی که باید آسیب شناسی شود، از دست ما گرفته شده است. اکنون در یک پلان استراتژیک این مدلی نگاه کنیم که قفقاز برای ما بوده است. نگاه کنید اکنون پاکستان در منطقه حضور دارد و منافع اقتصادی را می‌برد و یک شرکت ایرانی عاجز است. باید تحلیل کنیم که تاکنون چه اتفاقاتی افتاده و دیپلماسی ما بجای دیپلماسی ابتکاری، دیپلماسی انفعالی را انتخاب کرده است.

نجاری ادامه داد: دیدگاه غلطی وجود دارد که بجای اینکه از قومیت‌ها بخواهد در منطقه قفقاز به عنوان یک امتیاز و فرصت استفاده کند، روز به روز عرصه را تنگ‌تر کردند و شرکت‌های ایرانی نتوانستند در این منطقه خود را نشان بدهند. پاکستان الان در این منطقه از کجا آمده است! این یک دیپلماسی هوشمندانه است. از منظر اقتصادی شرکت‌های ما باید میلیون‌ها دلار در آنجا کار می‌کردند، اما اکنون مدیرعامل شرکت ایرانی که یک آذری هم هست، دیپورت می‌شود. ما یک بغضی ایجاد کردیم و بخشی از این واکنش‌ها فردی است و در داخل دیپلماسی درازمدت نمی‌گنجد. همسایه را نمی‌شود عوض کرد.

وی با اشاره به سفر الهام علی‌اف رئیس جمهور آذربایجان در سال 1395 به ایران گفت: وی به دیدار رهبر انقلاب رفت. آنجا رهبری گفتند که مراودات اقتصادی ما با توجه به ارتباط بسیار نزدیک دو کشو بسیار پایین است و باید 10 برابر شود. حالا کدام یک از آنانی که می‌گویند دیپلماسی ما ولایی است، یک قدمی برداشتند؟! از سال 95 چه کاری انجام شده است؟ نه تنها کاری صورت نگرفت بلکه قراردادهای ما هم فسخ شد. الان سرمایه گذاران ایرانی در آذربایجان تحت فشار هستند. سرمایه‌ آنان سرمایه ملی است که به خطر افتاده است.

نجاری در آخر گفت: اگر گوش شنوایی باشد، عزت و کرامت ایرانی بودن و منافع بلند مدت ما ایجاب می‌کند که راه‌های اشتباه را اصلاح کنیم. بایستی استراتژی جدیدی شکل بگیرد. ما بایستی دیدگاهمان برد-برد باشد. باید منافع طرف مقابل را درک کنیم. لزومی ندارد که رژیم صهیونیستی در اینجا حضور داشته باشد. به نظر من ما خودمان این رژیم را با سیاست های غلطمان به منطقه آوردیم. ما اول باید عیب های خودمان را آسیب شناسی کنیم.

واقعیات نظام بین الملل است که شرایط را به ما تحمیل می‌کند

در آخر غلامرضا کریمی، رئیس سابق مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور در خصوص نقدها به دیپلماسی کشور گفت: وقتی ما می‌خواهیم یک بحران بین‌المللی را مورد بررسی قرار دهیم، چندین مولفه مورد توجه است. منطقه قفقاز و جایگاه ایران ویژه است و جایگاه ژئو استراتژیک دارد. هویت‌های متداخلی هم در منطقه وجود دارند. شاید یک مقدار بی‌انصافی باشد که تحولات سیاست خارجی را به کارشناسان و مدیریت وزارت خارجه ارجاع دهیم و تصور کنیم که کارشناسان وزارت خارجه از فهم لازم برای مواجهه با این تحولات برخوردار نیستند.

وی ادامه داد: واقعیت این است که وقتی گزارش‌ها خوانده می‌شود، شاید یکی از عملگراترین سیاست ایران در اطراف با منطقه قفقاز بوده است. ما خیلی در این منطقه ایدئولوژیک محور نگاه نکردیم. اما واقعیت روابط بین‌الملل اینطور نیست که در چارچوب روابط دوجانبه همه چیز دیده شود. منافع استراتژیک متداخل این کشورها مانع از این می‌شود چیزی که می‌خواهیم به دست آید.

کریمی با اشاره به نظم موجود بین‌الملل و تاثیر آن در مناسبات گفت: روابط بین الملل فقط در چارچوب روابط دوجانبه نیست بلکه در سطح منطقه‌ای و بین المللی مورد بررسی قرار می‌گیرد. ما وقتی می‌خواهیم بحرانی را در روابط بین الملل بررسی کنیم ابتدا سطح مداخلات دولت‌ها را بررسی می‌کنیم و بعد قدرت‌های بزرگ و حوزه‌ نفوذ آنان را بررسی کرده و بعد قدرت‌های منطقه‌ای را بررسی می‌کنیم. این مجموعه در این بحران چه وضعیتی پیدا می‌کنند. به صرف اینکه ما اراده کنیم و دولت آذربایجان اراده کند، علی رغم ارتباطات الزامات نظام بین الملل است که خود را در روابط بین کشورها تحمیل می‌کند.

وی درباره چالش اصلی ایران در منطقه قفقاز اظهار کرد: ایران مسئله و چالش اصلیش این است، کشورهایی که قدرت منطقه‌ای و جهانی دارند، می‌توانند با کمترین هزینه به منافع ایران آسیب بزنند. این چالش اصلی ما است. نوع روابطمان با ابرقدرت‌ها به گونه‌ای است که منافع ما را دفع کند. اتفاقاً وزارت خارجه عملگرا با حوزه قفقاز برخورد کرده است. واقعیت این است که روابط ما با عربستان در پرتو روابط هویت مذهبی و قومی نیست، بلکه در پرتو روابط با قدرت‌های بزرگ است. چرا روسیه با ترکیه توافق می‌کند و در مورد منطقه قفقاز صحبت می‌کنند در حالی که ایران 800 کیلومتر مرز مشترک دارد مداخله داده نمی‌شود! این مناسبات قدرت های بزرگ است.

کریمی خاطر نشان کرد: اراده آمریکا و رژیم صهیونیستی بر این است که قدرت و نفوذ ایران در این منطقه کاهش یابد. ما اساساً پذیرفتیم که با نظم بین‌المللی موجود تضاد داشته باشیم و این به عنوان سیاست کلی سیستم است. پس بیاییم اینکه تقلیل بدهیم به یک سفیر و یک کارشناس صحیح نیست. تا ما مناسبات خود را باقدرت‌های منطقه‌ای و بزرگ نظم و نسق ندهیم این مشکل وجود دارد.

وی گفت: حالا با این واقعیات موجود باید دید که چکار باید انجام داد. کار بسیار سختی است. ما نمی‌توانیم بگوییم که همه مشکلات را با آذربایجان و ارمنستان حل کنیم و فکر کنیم به موفقیت دست پیدا کردیم. واقعیات نظام بین الملل هست که شرایط را به ما تحمیل می‌کند. این یک فاکتور مهمی است.

کریمی در آخر تاکید کرد: یا باید الزامات حاکم بر روابط بین الملل در خصوص ایران توسط مقامات ارشد اصلاح شود یا اینکه جامعه مدنی ظرفیت‌ها و پتانسیل هایی برای مطالبه گری در سطح دیپلماسی کشور داشته باشد.

تحریریه و شورای علمی اندیشکده ترند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *